تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1391 | 10:17 PM | نویسنده : نوشین

نمی دونی چقدر دلم می خواست پیشت بودم...

حال من هم مثل هوای امروز ابری و بارونیه...

گاهی بغض می کنه...گاهی میباره...گاهی هم فقط گرفته...نه بغض کرده نه می باره...

دلم میخواست امروز میدیمت...

دلم رو برای دیدنت آماده کرده بودم...

ولی نشد...

و من بارون شدم و باریدم...

می دونی که من شاعرم...از بدشانسی هواشناس هم هستم...

شاعران هم همیشه وضع آب و هوا رو به خودشون میگیرن...حالا دیگه اینکه خود شاعر هواشناس هم باشه که ...

 



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 169
برچسب ها :