تاريخ : دوشنبه 16 تير 1393 | 4:58 AM | نویسنده : نوشین

شنبه روز بدی بود

روز بی حوصلگی

وقت خوبی که می شد

غزلی تازه بگی...

صبح یکشنبه من

جدول نیمه تموم

همه خونه هاش سیاه

روی خونه جغد شوم...

صفحه کهنه یادداشت های من

گفت دوشنبه روز میلاد منه

اما شعر تو می گه که چشم من

تو نخ ابر که بارون بزنه

آخ اگه بارون بزنه

اگه باروون بزنه...



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 144
برچسب ها :