سالی
نوروز
همراهِ بهدرکوبی مردانی
سنگینی بارِ سالهاشان بر دوش:
تا لالهی سوخته به یاد آرد باز
نامِ ممنوعاش را
و تاقچهی گناه
دیگر بار
با احساسِ کتابهای ممنوع
تقدیس شود.
در معبرِ قتلِ عام
شمعهای خاطره افروخته خواهد شد.
دروازههای بسته
بهناگاه
فراز خواهد شد
دستانِ اشتیاق
از دریچهها دراز خواهد شد
لبانِ فراموشی
به خنده باز خواهد شد
و بهار
در معبری از غریو
تا شهرِ خسته
پیشباز خواهد شد.
سالی
آری
بیگاهان
نوروز
چنین
آغاز خواهد شد.
امتیاز بدهید :
موضوع : | بازدید : 191
برچسب ها :
همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس
که دراز است ره مقصد و من نوسفرم
امتیاز بدهید :
موضوع : | بازدید : 205
برچسب ها :
من این نیستم .
یعنی میتونم تضمین بدم تا چند سال پیش من این نبودم
نمیدونم کجا تو کدوم جاده خودمو جا گذاشتم
که الان هر آینه ای رو میگردم اونیو که میخوام نمیبینم
من تموم راه ها رو برگشتم
تموم جاده هایی که رفته بودم
سطر به سطر کتابایی که بزرگم کردن
سکانس سکانس فیلمایی که تکونم دادن
تو هیچ کدوم نبودم .
هیچ کس منو ندیده بود
هیچ کس دنبالم نمیگشت
آدم گم نشده رو که تو روزنامه آگهی نمیدن ...
بدتر از غربت تو وطن میدونی چیه؟
با خودت غریبه باشی ...
امتیاز بدهید :
موضوع : | بازدید : 184
برچسب ها :
.: Weblog Themes By Pichak :.