تاريخ : يکشنبه 15 آذر 1394 | 3:35 AM | نویسنده : نوشین

پر میکشم از پنجره خواب تو تا تو

هر شب من و دیدار در این پنجره با تو

از خستگی روز همین خواب پر از راز کافیست مرا

ای همه ی خواسته ها تو

دیشب من و تو بسته ی این خاک نبودیم

من یکسره آتش همه ذرات هوا تو

پژواک خودم بودم و خود را نشنیدم

ای هرچه صدا هرچه صدا هرچه صدا تو

آزادگی و شیفتگی مرز ندارد

حتی شده ای از خودت آزاد و رها تو

یا مرگ و یا شعبده بازان سیاست

دیگر نه و هرگز نه که یا مرگ که یا تو

وقتی همه جا از غزل من سخنی هست یعنی

همه جا تو همه جا تو همه جا تو

پاسخ بده از اینهمه مخلوق چرا من

تا شرح دهم از همه ی خلق چرا تو



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 189
برچسب ها :